دلیل کاهش ارزش پول ایران یا به اصطلاح مردم ایران ، دلیل افزایش قیمت دلار می تواند به معنای مطلق و نسبی رخ دهد. کاهش نسبی ارزش زمانی اتفاق می افتد که ارزش ارز خارجی یک ارز در برابر ارزش مبادله ای سایر ارزها کاهش یابد. در هر دو صورت، ریشه های اقتصادی کاهش ارزش پول به ظرفیت تولید یک اقتصاد و اندازه عرضه پول آن بستگی دارد. در این مقاله همه ی انواع دلیل افزایش قیمت دلار را به شما خواهیم گفت.
آنچه در این مقاله خواهید خواند :
تقریباً هر ارز اصلی مانند یک انحصار از طریق قوانین مناقصه قانونی کنترل می شود. به همین دلیل، دولت ها و بانک های مرکزی عوامل موثر بر ارزش پول را کنترل می کنند. حتی اگر اینها به طور سنتی به عنوان عوامل اقتصادی در نظر گرفته نمی شوند، با این وجود آنها عوامل تعیین کننده حیاتی هستند.
پول همچنین به عنوان ذخیره ارزش وجود دارد. کارمندان ارزش نیروی کار خود را با مقدار معرف پول (به دستمزد) مبادله می کنند و سپس آن ارزش نماینده را با سایر کالاها و خدمات در بازار مبادله می کنند. همانطور که عوامل خاص مربوط به نیروی کار، کالا، تولید، یا ترجیحات مصرف کننده تغییر می کند، ارزش هر یک نیز تغییر می کند. بنابراین، «نرخ مبادله» بین کارگران و مصرفکنندگان ممکن است بر اساس ملاحظات مختلف کاهش یابد.
پوند استرلینگ انگلیس ممکن است امروز با دلار آمریکا بیشتر از دیروز معامله شود. این جمله به این معنی است که حتی ارز در کشور های بزرگ و قدرتمند می تواند تغییر ارزش پیدا کند. با این حال، این لزوماً به این معنی نیست که ارزش دلار آمریکا از نظر قدرت خرید واقعی کمتر از روز قبل است. این به سادگی قدرت نسبی را در مقایسه با یک ارز دیگر از دست داده است.
همانطور که یک کارمند از طریق افزایش بهره وری ارزش بیشتری ایجاد می کند، ممکن است حقوق خود را به طور متناسب افزایش دهد. کارفرما (یا مشتریان) آنها باید یا واحدهای ارزی بیشتر یا واحدهای ارز ارزشمندتری به آنها بدهد. دلیل افزایش قیمت دلار بیشتر به همین بهره وری مرتبط است.
اگر عرضه پول در یک کشور ثابت باشد اما بهره وری افزایش یابد، هر واحد پول باید ارزش بیشتری را ذخیره کند. اگر بهرهوری یک اقتصاد ثابت باشد اما عرضه ارز کاهش یابد، هر واحد ارز باقیمانده باید ارزش بیشتری ذخیره کند.
برعکس آن نیز صادق است. زمانی که بهره وری سریعتر از عرضه پول کاهش می یابد، ارزش هر واحد ارز کاهش می یابد. رایج ترین پدیده پولی، تورم، برعکس ایجاد می شود. عرضه پول سریعتر از بهره وری رشد می کند. واحدهای ارزی بیشتری برای جذب بهره وری در اطراف وجود دارد، بنابراین هر یک در نهایت ارزش مبادله ای کمتری را در بازار نشان می دهند.
علاوه بر تورم، نرخهای بهره جنبه اساسی ارزشگذاری ارز را تشکیل میدهند و ابزار اصلی بانکهای مرکزی برای تنظیم شرایط اقتصادی هستند.
مبنای نرخ بهره ریشه در جذب سرمایه خارجی دارد. نرخهای بهره بالا سرمایهگذاران خارجی را در جستجوی بازدهی سودآورتر برای سرمایهگذاریهای خود جذب میکند، بهویژه اگر این سرمایهگذاریها ریسک کمتری داشته باشند اما بازدهی بالاتری داشته باشند. در نتیجه، ملتی که نرخ بهره خود را افزایش می دهد، اغلب شاهد افزایش تقاضا برای پول خود است. از سوی دیگر، کاهش نرخ بهره می تواند باعث کاهش ارزش پول داخلی شود. نرخهای بهره پایینتر از جذابیت یک ارز میکاهد، زیرا پیشنهادات جدید اوراق قرضه آن کشور بازده کمتری دارند.
در بلندمدت، نرخهای بهره نیز نقش مهمی در شکلدهی به ارزش پول ایفا میکنند. نرخ بهره بلندمدت تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله انتظارات تورمی، چشم انداز رشد اقتصادی و شرایط بازار جهانی است. زمانی که کشوری به طور مداوم نرخ بهره بلندمدت بالاتری داشته باشد، می تواند به راحتی سرمایه گذاری بلندمدت را جذب کند. سرمایه گذاران ممکن است در یک دوره طولانی به این بازده های بالاتر و پایدار اعتماد بیشتری داشته باشند.
بازارهای ارز به ویژه پیچیده است. این تا حدی به این دلیل است که دو نوع معاملهگر فارکس وجود دارد. معامله گران نوع اول به دنبال خرید در بازار خارجی هستند، بنابراین باید یک ارز را به ارز دیگر تبدیل کنند. اکثریت قریب به اتفاق این تراکنش ها توسط بانک ها یا سایر موسسات مالی بزرگ به نمایندگی از مشتریان داخلی آنها انجام می شود.
معاملهگر نوع دوم صرفاً به دنبال معامله ارز با ارزش آتی کمتر مورد انتظار برای ارزهایی با ارزشهای آتی بالاتر است. این سفتهبازی ارز نقش مهمی در بازارهای بینالمللی ایفا میکند. اما آیندهنگر است و به وضوح با قدرت خرید فعلی یا بهرهوری ملی برای دلیل افزایش قیمت دلار برابری نمیکند.
ثبات سیاسی و عملکرد اقتصادی نیز نقش مهمی در تولید و حفظ ارزش پول دارند. یک محیط باثبات سیاسی به معنای ثبات، فرصت و قابل پیش بینی است. همه این ویژگی ها باعث افزایش اعتماد سرمایه گذاران می شود.
زمانی که کشوری از نظر سیاسی باثبات است، سرمایه گذاران اطمینان دارند که سرمایه گذاری های آنها با تغییرات ناگهانی در سیاست های دولت، مقررات، یا آشفتگی سیاسی به خطر نمی افتد. این اطمینان سرمایه گذاران داخلی و خارجی را تشویق می کند تا در سرمایه گذاری های بلندمدت مشارکت کنند و رشد اقتصادی را تقویت کنند. در نتیجه، ارز یک کشور با ثبات سیاسی به احتمال زیاد به عنوان یک ذخیره امن و قابل اعتماد از ارزش تلقی می شود که به افزایش ارزش آن کمک می کند.
برعکس، بی ثباتی سیاسی، فساد یا عدم اطمینان اقتصادی می تواند سرمایه گذاران را از طریق افزایش ریسک سیاسی منصرف کند. اگر این تصور وجود داشته باشد که چشمانداز سیاسی یک کشور بیثبات است یا چشمانداز اقتصادی آن نامشخص است، سرمایهگذاران ممکن است سرمایه خود را در آن کشور مشارکت ندهند (یا دیگر تجارت آینده با آن ارز انجام ندهند). این بیعلاقگی ممکن است با تغییر در قوانین مالیاتی، اعتبارات تجاری، قراردادهای واردات/صادرات، یا دسترسی مصرفکننده به کالاهای خاص تقویت شود.
شرایط تجارت نشان دهنده ارزش نسبی صادرات یک کشور به واردات آن است. زمانی که کشوری کاهش قیمت صادرات خود را نسبت به قیمت واردات خود تجربه می کند، با بدتر شدن شرایط تجارت و کاهش ارزش نسبی پول خود مواجه می شود.
رابطه بین شرایط تجارت و کاهش ارزش پول ناشی از عرضه و تقاضا در تجارت بینالمللی است. اگر قیمت های صادراتی یک کشور نسبت به قیمت های وارداتی آن کاهش یابد، رقابت آن در بازار جهانی کاهش می یابد. خریداران خارجی ممکن است به دنبال منابع جایگزین برای کالاها و خدمات باشند و در نتیجه تقاضا برای صادرات کشور (که بر حسب واحد پول کشور است) کاهش یابد.
دولتها اغلب تغییرات را نظارت میکنند و به آنها واکنش نشان میدهند تا برخی از این اثرات را کاهش دهند. آنها ممکن است اقتصاد را برای کاهش اتکا به صادرات خاص متنوع کنند، سیاست های تجاری را برای افزایش رقابت پذیری اجرا کنند، یا همانطور که در بالا ذکر شد از ابزارهای سیاست پولی برای تثبیت ارز استفاده کنند.
کشورها ممکن است برای افزایش رقابت پذیری صادرات خود در بازار جهانی، ارزش پول خود را کاهش دهند. ارز ضعیف تر، کالاها و خدمات یک کشور را برای خریداران خارجی مقرون به صرفه تر می کند و به طور بالقوه باعث افزایش حجم صادرات می شود. علاوه بر این، کاهش ارزش پول میتواند به رفع عدم تعادل تجاری و تحریک رشد اقتصادی با جذابتر کردن محصولات داخلی کمک کند. البته در ایران این وضع متاسفانه کنترل شده نیست. به این معنی که افزایش قیمت دلار فقط به دلیل عدم کفایت نسبت به روابط سیاسی ایجاد می شود.
بانک های مرکزی از ابزارهای سیاست پولی مانند تعدیل نرخ بهره و مداخلات در بازار ارز برای تأثیرگذاری بر ارزش پول استفاده می کنند. هدف بانکهای مرکزی با مدیریت این ابزارها دستیابی به اهداف اقتصادی، از جمله ثبات قیمتها و رشد اقتصادی پایدار است (که هر دو باعث تقاضا برای ارز یک کشور میشوند).
کاهش ارزش پول معمولاً منجر به افزایش هزینه های واردات می شود. با از دست دادن ارزش پول داخلی نسبت به سایر ارزها، هزینه واردات کالاهای بر اساس آن ارزها افزایش می یابد. به عنوان مثال با توجه به دلیل افزایش قیمت دلار اکنون می توانید متوجه شوید که چرا قیمت آیفون 16 در ایران به 200 میلیون تومان هم می رسد.
کاهش ارزش پول می تواند خطر تورم بالقوه بالاتر را افزایش دهد که قدرت خرید مصرف کنندگان را کاهش می دهد. علاوه بر این، کاهش سریع یا بیش از حد ارزش پول میتواند منجر به بیثباتی بازار مالی شود و اعتماد سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار دهد و یک کشور را برای تقاضای سرمایه در بلندمدت سرگردان کند.
افزایش ارزش ارز در بازار ارز به افزایش ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر اشاره دارد. زمانی اتفاق می افتد که نرخ تبدیل یک ارز در طول زمان افزایش می یابد.
به طور همزمان، افزایش ارزش ارز به نفع واردکنندگان است زیرا آنها مجبورند برای کالاهای وارداتی به ارز داخلی کمتری بپردازند. اما می تواند صادرکنندگان را تحت تأثیر قرار دهد زیرا کالاهای آنها برای خریداران خارجی گران تر می شود که می تواند تقاضا را نیز کاهش دهد. از جنبه مثبت، می توان گفت که اقتصاد داخلی، قدردانی باعث ارزان شدن سفر و تحصیل خارجی می شود. بانک های مرکزی اغلب زمانی مداخله می کنند که افزایش بیش از حد رشد اقتصادی را تهدید می کند. به طور کلی، ارزش گذاری اندازه گیری شده همسو با اصول بنیادی برای یک اقتصاد بهینه در نظر گرفته می شود.
عملکرد افزایش ارزش ارز در بازار فارکس را می توان به عنوان افزایش ارزش پول توضیح داد که زمانی رخ می دهد که ارزش یک ارز نسبت به ارز دیگر در بازار ارز افزایش یابد. برعکس کاهش ارزش پول است.
ارزش گذاری زمانی اتفاق می افتد که تقاضا برای یک ارز افزایش یابد یا عرضه آن در بازار سهام کاهش یابد. با افزایش ارزش یک ارز، واحدهای بیشتری از ارز دوم را می توان با یک واحد از ارز اول خریداری کرد. به عنوان مثال، اگر روپیه هند در برابر دلار آمریکا افزایش یابد، INR دلار بیشتری نسبت به قبل خواهد خرید. افزایش ارزش پول بر جریان های تجاری و اقتصاد داخلی تأثیر می گذارد، بنابراین بانک های مرکزی به طور فعال روندهای افزایش را بر این اساس مدیریت می کنند.
بنا بر یک سری از ملاحظات ما در اینجا روپیه ی هند را در مقابل دلار برای بررسی دلیل افزایش قیمت دلار در نظر می گیریم. شما تصور کنید که در حال مقایسه ی دلار با ریال ایران هستیم!.
در اینجا مثالی از افزایش ارزش پول آورده شده است: نرخ مبادله بین روپیه هند (INR) و دلار آمریکا (USD) را در نظر بگیرید:
نرخ مبادله اولیه: 1USD = 70 INR
این بدان معناست که 1 دلار آمریکا می تواند 70 روپیه هند بخرد.
پس از 6 ماه، نرخ ارز تبدیل به:
1USD = 65 INR
در این مورد، INR در برابر دلار افزایش یا تقویت شده است. زیرا در حال حاضر 1 دلار می تواند تنها 65 روپیه بخرد در مقایسه با 70 روپیه قبلی.
این افزایش INR نشان می دهد که:
تقاضا برای ارز INR نسبت به USD افزایش یافته است
INR در مقایسه با ارزش USD ارزشمندتر شده است
واردات به هند برای مشاغل ارزان تر می شود
صادرات هند برای خریداران خارجی گران تر می شود این مثال نشان می دهد که چگونه یک ارز در بازار فارکس به دلیل عوامل تقاضا-عرضه و تأثیری که بر تجارت مانند واردات یا صادرات دارد، افزایش می یابد.
برخی از تاثیراتی که می توانید به دلیل افزایش ارزش پول مشاهده کنید به شرح زیر است:
وقتی هر پول ملی از نظر ارزش افزایش یابد، محصولات آن برای خریداران خارجی گرانتر میشود. این می تواند منجر به کاهش صادرات، آسیب رساندن به صنایع وابسته به فروش بین المللی، به طور بالقوه از دست دادن شغل و غیره شود.
به دلیل گرانی نرخ ارز، چالش بزرگی برای خارجی ها برای مدیریت هزینه های سفر خود در آن کشور وجود خواهد داشت. این می تواند صنعت گردشگری را تحت تاثیر قرار دهد. بازدیدکنندگان کمتر می تواند منجر به درآمد کمتر برای مشاغل در بخش مهمان نوازی، حمل و نقل و گردشگری شود.
با افزایش ارزش پول، کشور می تواند هزینه های خود را برای ارائه بدهی های خارجی کاهش دهد. این می تواند برای دولت ها و مشاغلی که به ارزهای خارجی وام گرفته اند مفید باشد. زیرا آنها باید منابع کمتری را به پرداخت بدهی اختصاص دهند. اما متاسفانه در ایران همیشه به دنبال دلیل افزایش قیمت دلار و کاهش ارزش ریال هستیم!..
همچنین باید روی هر دو روی سکه برای افزایش ارزش پول تمرکز کنید، زیرا هر دو عامل نقش کلیدی در مدیریت اقتصاد یک کشور دارند.
قدرت خرید ارز داخلی را در تجارت و بازارهای خارجی افزایش می دهد.
این امر به کاهش تورم وارداتی به ویژه در اقتصادهای وابسته به واردات کمک می کند و در نتیجه قیمت های داخلی را کنترل می کند.
شهروندان از هزینه های کمتر سفرهای خارجی، تحصیل و سایر هزینه های خارج از کشور با ارز داخلی قوی تر سود می برند.
ارز داخلی قوی تر، واردات را ارزان تر می کند زیرا واحدهای کمتری برای خرید کالاها و خدمات خارجی مورد نیاز است.
می تواند تقاضای صادرات را کاهش دهد
ارزان شدن واردات می تواند به صنایع رقیب واردات داخلی آسیب برساند زیرا هزینه های تولید داخلی بالاتر است.
قدردانی بازده سرمایه گذاران خارجی را کاهش می دهد و از ورود سرمایه خارجی در طول زمان جلوگیری می کند.
احتمالاً می تواند شکاف کسری تجاری یک اقتصاد را افزایش دهد.
برخی از دلایل افزایش ارزش پول در زیر ذکر شده است:
هنگامی که یک کشور عملکرد اقتصادی قوی، از جمله رشد تولید ناخالص داخلی بالا، تورم پایین، و سیاست های مالی و پولی با ثبات را نشان می دهد، می تواند سرمایه گذاری خارجی را جذب کند. این افزایش تقاضا برای ارز کشور می تواند باعث افزایش ارزش آن شود.
نرخهای بهره بالاتر در یک کشور نسبت به کشورهای دیگر میتواند داراییهای آن را ایجاد کند، مانند اوراق قرضه و حساب های پس انداز، برای سرمایه گذاران خارجی جذاب تر است. برای سرمایه گذاری در این دارایی ها، سرمایه گذاران خارجی باید ارز کشور را خریداری کنند و تقاضا و ارزش آن را افزایش دهند.
وقتی سرمایه گذاران خارجی از طریق سرمایه گذاری مستقیم یا بازار سهام به کشوری پول می ریزند، اغلب نیاز دارند که پول خود را به پول محلی تبدیل کنند. این افزایش تقاضا می تواند باعث افزایش ارزش پول محلی شود.
مازاد تجاری زمانی رخ می دهد که یک کشور بیشتر از واردات خود صادر کند. مازاد تقاضا برای ارز کشور توسط خریداران خارجی محصولات آن می تواند منجر به افزایش قیمت شود.
یکی دیگر از دلایل اصلی افزایش ارزش پول این است که معامله گران و سرمایه گذاران اغلب در مورد حرکات ارز در آینده گمانه زنی می کنند. اگر معتقدند ارز تقویت میشود، آن را با پیشبینی سود از افزایش قیمت میخرند. این فعالیت سفته بازی می تواند به افزایش ارزش پول کمک کند. کارشناسان اقتصادی باید توانایی تشخیص این شرایط را داشته باشند. این مسئله درست مانند تشخیص طلای تقلبی است و به همان شدت مهم است.
در برخی موارد، دولت ها یا بانک های مرکزی ممکن است به طور فعال در بازارهای ارز برای تأثیرگذاری بر نرخ ارز مداخله کنند. آنها ممکن است ارز خود را بخرند و ارزهای خارجی را برای افزایش ارزش آن بفروشند یا سیاست های خاصی را اجرا کنند که می تواند بر ارزش پول تأثیر بگذارد.
طیف وسیعی از عوامل احتمالی که بر ارزش پول در بازارهای بینالمللی تأثیر میگذارند شامل سیاستهای پولی نسبی بین دولتها و بانکهای مرکزی، تفاوت در پیشبینیهای اقتصادی بین یک کشور و کشور دیگر، تفاوت در بهرهوری بین گروهی از کارگران و گروهی دیگر و تقاضای نسبی برای کالاها و خدمات تولید شده بین کشورهای مختلف است.
این پست برای شما مفید بود؟
این پست چندتا ستاره داره ؟
میانگین رتبه : 0 / 5. تعداد آرا : 0
اولین نفری باشید که به این پست امتیاز می دهید